کد مطلب:77784 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:104

نامه 061-به کمیل بن زیاد











و من كتاب له علیه السلام

الی كمیل بن زیاد النخعی و هو عامله علی هیت و ینكر علیه تركه دفع من یجتاز به من جیش العدو طالبا للغاره.»

یعنی و از مكتوب امیرالمومنین علیه السلام است به سوی كمیل پسر زیاد نخعی و او ضابط بود از جانب امیرالمومنین علیه السلام بر قریه ی هیت، واقعه بر كنار فرات و حال آنكه انكار می كرد حضرت علیه السلام بر او از جهت ترك كردن او مدافعه ی كسی كه می گذشت از حوالی او از سپاه دشمن، در حالتی كه طالب غارت كردن ولایات بودند.

«اما بعد، فان تضییع المرء ما ولی و تكلفه ما كفی لعجز حاضر و رای متبر و ان تعاطیك الغاره علی اهل قرقیسیا و تعطیلك مسالحك التی ولیناك، لیس لها من یمنعها و لا یرد الجیش عنها، لرای شعاع. فقد صرت جسرا لمن اراد الغاره من اعدائك علی اولیائك، غیر شدید المنكب و لا مهیب الجانب و لا ساد ثغره و لا كاسر لعدو شوكه و لا مغن عن اهل مصره و لامجز عن امیره.»

یعنی اما بعد از حمد خدا و نعت رسول صلی الله علیه و آله، پس به تحقیق كه ضایع كردن مرد كاری را كه صاحب اختیار گردانیده شده است بر آن و مشقت بردن او كاری را كه كفایت كرده شده است از او به سبب مامور نبودن به آن، هر آینه عجزی است موجود و رایی است فاسد و به تحقیق كه اقدام و جرات كردن تو بر غارت بردن بر اهل قریه ی قرقیسیای شام،

[صفحه 1181]

كه مامور نیستی با معطل و خالی داشتن تو جاهای اسلحه داران تو را، آنجاهایی كه والی گردانیده ایم تو را بر آن، در حالتی كه نیست از برای آن مكانها كسی كه منع كند دشمن را از آنها و به كسی كه برگرداند سپاه دشمن را از آنها، هر آینه رای و تدبیری است پراكنده، پس به تحقیق كه گردیدی تو پل از برای كسی كه اراده كرد غارت بردن از دشمنان تو بر دوستان تو. زیرا كه او منع نكرد دشمن را از عبور كردن از كنار فرات. پس گویا پل شد از برای او. در حالتی كه تو نیستی سخت دوش یعنی صاحب قوت و حمیت و نه با مهابت پهلو، یعنی با سطوت و شوكت و نه سدكننده ی رخنه بر دشمن و نه شكننده ی شوكتی از خصم و نه بی نیازگرداننده ی اهل شهر خود را از دفع دشمن و نه كفایت كننده از امیر و بزرگ خود در امر حكومت.

[صفحه 1182]


صفحه 1181، 1182.